قوتِ قلب

ساخت وبلاگ

قرار گذاشتم با خودم ، تا کمي خود کنترلي داشته باشم. براي اين کار ابتدا قلب خودم را تقويت ميکنم.



ديروز به سمت و سويِ کربلا نشسته بودم. دلم ميخواست حاجتم را از حضرت ابالفضل که ميگويند پادشاه جوانمردانِ عالم است بگيرم. دلم ميخواست با خود قمرِبني هاشم دردودل کنم، اما نشد. يعني ... به خودم نديدم. انگار توانِ همکلامي با جوانمردي چون ابالفضل را نداشتم ، حتي از دور...


ديشب اما، به سرم زده بود که اول کمي زيارت عاشورايي با صدلعن و صد سلام بخوانم و بعد به نسبتِ توان و قوتي که به قلبِ خودم ميبينم  قدم جلو بگذارم. به دربِ خانه ي ام البنين بروم و التماسي بکنم تا سفارش من را هم به درگاه ايشان بکنند. شايد ، شايد توانِ همکلامي با حضرت ابالفضل را يافتم. شايد با قمر بني هاشم خلوت کنم و درمانِ همه ي زخمهاي کوچک و گاهي کهنه ي دلم را بگيرم. 


شايد حاجت هم گرفتم.


اين روزها صداي مجير مي آيد. صداي زيارت جامعه. مردم پنج شنبه ها هفت بار پشتِ سرِ هم سوره ي اسرا مي خوانند.


 

يا حسين......
ما را در سایت يا حسين... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8pakravan0 بازدید : 157 تاريخ : چهارشنبه 15 شهريور 1396 ساعت: 14:13